خاکستری خلاق . . .

دارم جلو میرم، خوبم جلو میرم . . .

خیلی گرون ولی دارم جلو میرم. . . خیلی گرون . . .

انقد گرون که دیگه هیچی ازم نمونده. . .

خستگی و خستگی و خستگی و لذت‌های لحظه‌ای که محصول جدید طراحی و تولید میکنم . . .

ولی هرچیزی به اسم احساسات توم بود رفته . . .

به یه خاکستری شدیدا فعال و خلاق تبدیل شدم . . .

انگار درونم فقط دیگه جهنم و افسردگی و میشناسه و تموم . . .

خیلی دارم برای خودم ترسناک میشم . . .

انقدر که دیگه هیچ‌حرفی از خودم نمی‌زنم . . .

سخت ترین روزام، روزایی که بلندتر میخندم . . .

اشکال نداره، شاید پرونده احساسات من باید اینجوری بسته میشد . . . زندگیه دیگه . . .

[ سه شنبه ۲۶ تیر ۱۴۰۳ ] [ 3 ] [ The JokeR ] [ ]
آخرین مطالب