ساعتمان در جیبمان و ما در زمان غرق شده ایم....
دنیا عجیب نیست....
ساده است. ما انسان ها عجیب هستیم و می گوییم دنیای عجیبیست..!!!
The JOkeR
[ سه شنبه ۳۰ آبان ۱۳۹۱ ] [ 2 ] [ The JokeR ] [ ]
کودکی که صدای سه تارش در میان جمعیت گم می شود....
جمیعتی که نمی دانند از کجا آمدند و به کجا خواهند رفت....
جمیعتی که پادشاهان و ملکه های هیچ اند....
و من در گوشه ای از این خیابان ایستاده ام و به زندگی خودم فکر می کنم....
من روبرو را نگاه می کنم....چهار قدم با آن کودک فاصله دارم....
به آسمان نگاهی می کنم....می گویم خدایا شکرت....
سیگارم را خاموش می کنم و از کنار کودک می گذرم و به سمت مقصد می روم....
چقدر سخت و تلخ که زندگی یه کودک با این شرایط و ببینی تا یادآور این باشه که با وجود همه مشکلاتت چقدر خوشبختی....
The JOkeR
[ سه شنبه ۳۰ آبان ۱۳۹۱ ] [ 1 ] [ The JokeR ] [ ]
