رفتم پیشش تا در مورد کاری که کردم باهاش صحبت کنم
تا خواستم حرفی بزنم
گفت برای چی اینکارو کردی ؟
گفتم برای اینکه زندگی خواست جلوم واسته-
گفت چرا با خودت اینکارو کردی ؟
گفتم خودت بهم یاد دادی اینارو-قوانین و یادت رفته مگه ؟
همون قوانینه سخت و سنگ جوکر رو یادت رفته مگه ؟ ما با این قوانین زنده ایم...
گفت نه یادم نرفته..اما تو خیلی جلوتر رفتی
گفتم برای اینکه یه قانون و خوب یاد گرفتم-برای من اگه بخوام محدودیت وجود نداره
اما تو محدود کردی خودتو- اینو نتونستی انجام بدی
اینو همیشه بدون من یه جوکرم-و با بقیه جوکرها فرق میکنم
اینارم خودت بهم یاد دادی
روزه اولی که امدم پسشت-از این دنیا و زندگی و اداماش سیر بودم-یادت رفته ؟
قوانین و خودم ازت خواستم کامل همشو بهم بگی
خودم خواستم که جوکر باشم
پس همش پای خودم
گفت با زندگی داری شوخی بدی میکنی بد جور نه با یه چیزه معمولی...
گفتم میدونم...میدونم که 50-50 کردم زندگیمو
کاری کردم که میدونم هر دوصرفش چی میشه-یا به بالای بالا میرسم یا از صفر هم پایین تر
میدونم چی میشه برای خودم...چون همشو خودم خواستم که چی بشه....
یادت نره من یه جوکرم........
The JOkeR
